… اما ادامه بحث: ابتدا بايد مشخص كنيم كه در كدام چارچوب بحث ميكنيم.چون يك پزشك هستم ابتدا از زاويه ديد پزشكي وارد ميشوم:
ديدگاه پزشكي: بحث در مورد مسايل مرتبط با اين موضوع در محدوده اختيارات «روانپزشكي» است. پاسخ روانپزشكي – و همچنين شاخههای همراه آن: پزشكي و روانشناسي- بر مبنای يك تقسيمبندی علمی است كه در بين تمام روانپزشكان دنيا معتبر و پذيرفته است: DSM-IV و ديگری ICD-10 ، كه اين دو اندك تفاوتی در نوع تقسيمبندی دارند و ICD-10 قديمي و انگليسي است و DSM-IV جديد و امريكايي و آن چيزی است كه در روانپزشكي اكثر نقاط دنيا از جمله ايران تدريس ميگردد.
DSM-IV تمام اختالات روانپزشكي را تقسيمبندی ميكند.يكي از انها « اختلالات جنسي» است. در DSM-IV ، دگرباشان (GLBT) جزء اختلالات جنسي تقسيمبندی نشدهاند. به بيان ساده از ديدگاه روانپزشكي، دگرباشان، به دليل دگرباشي، بيمار روانی محسوب نمي گردند.اما دو نكته را نبايد فراموش كرد:
1- آنها ميتوانند مثل همه ما دچار اختلالات روانی و جسمي ديگر بشوند.
2- اين عبارت، مهر تاييدی بر رفتار-گفتار-كردار دگرباشان نيست. اساسا وظيفه روانپزشكان( و در نگاه وسيعتر پزشكان) قضاوت در مورد درست يا غلط بودن اين مسئله نيست.آنها فقط ميگويند: دگرباشي، بيماری نيست.
ديدگاه دينی: چندان اطلاعات دقيق و جامعی در اين زمينه ندارم.اما انگونه كه تاكنون به همه ما ارائه شده است، تقريبا ميتوان گفت كه تمام اديان دگرباشي را كاملا مردود ميشمارند.البته خوشحال ميشوم اگر كسي در اين زمينه اطلاعات بيشتری به همه ما ارائه كند.
ديدگاه اجتماعی: يا انچيزی كه تحت عنوان عرف و سنت ميشناسيم.در تاريخ كشور ما و تقريبا تمام دنيا، با اينكه هميشه دگرباشي وجود داشته، اما هميشه مردود بوده است.ميتوان در مورد مدارك تاريخي بيشتر جستجو كرد.
ديدگاه اخلاقی: ديدگاه اخلاقی چيزی است كه به تنهایی وجود ندارد! اينجاست كه عبارت بسيار مهم – و متاسفانه در عين حال بسيار سوء تفاهم برانگيز -فيلسوف بزرگ، فردريش نيچه را بايد ذكر كرد: » پديده اخلاقی وجود ندارد.تنها چشمانداز اخلاقی به پديدهها وجود دارد.»
اين جمله مهم و بسيار عميق به معنای زير سوال بردن اخلاق نيست. حتي نيچه را «فيلسوف اخلاق» نام نهادهاند.اين جمله بيانگر يك موضوع مهم است.در عبارت بالا «چشمانداز» معادلی است برای «پرسپكتيو» . به عبارت سادهتر، مهم آن است كه شما از كدام منبع قدرت، به يك پديده نگاه ميكنيد و ميخواهيد تفسيری اخلاقی از ان ارائه دهيد. به زبان سادهتر- در مثال بالا- اگر شما بخواهيد از زاويه ديدگاه پزشكي، اخلاق خود را تنظيم كنيد، قطعا نتايج آن متفاوت خواهد بود با زماني كه از زاويه ديدگاه ديني به ان چشم بياندازيد.
به همين شيوه ميتوان از ديدگاههای فراوان ديگری به مسئله وظايف/حقوق جنسي دگرباشان نگاه انداخت.اين كه كداميك از اين ديدگاهها مهمتر، معتبرتر و در اولويت بالاتری هستند، بحثي ديگر است.
مَتَتی said
چه خوب كه يكي پيدا شد باب بحث درست و حسابي و نه جوگيرانه را در اين مورد باز كند:
سوره هود, آیه78 : و قوم او شتابان به سويش آمدند و پيش از آن كارهاى زشت مىكردند [لوط] گفت اى قوم من اينان دختران منند آنان براى شما پاكيزهترند. پس از خدا بترسيد و مرا در كار مهمانانم رسوا مكنيد. آيا در ميان شما آدمى عقلرس پيدا نمىشود؟
سوره هود, آیه 79 : گفتند تو خوب مىدانى كه ما را به دخترانت حاجتى نيست و تو خوب مىدانى كه ما چه مىخواهيم.
سوره عنكبوت، آیه: 28 و [ياد كن] لوط را هنگامى كه به قوم خود گفت شما به كارى زشت مىپردازيد كه هيچ يك از مردم زمين در آن [كار] بر شما پيشى نگرفته است.
سوره عنكبوت، آیه 33: و هنگامى كه فرستادگان ما به سوى لوط آمدند به علت [حضور] ايشان ناراحت شد و دستش از [حمايت] آنها كوتاه گرديد. گفتند مترس و غم مدار كه ما تو و خانوادهات را جز زنت كه از باقىماندگان [در خاكستر آتش] استحتما مى رهانيم.
سوره عنكبوت، آیه34 : ما بر مردم اين شهر به [سزاى] فسقى كه مىكردند عذابى از آسمان فرو خواهيم فرستاد .
سوره النمل آیه 54 : و [ياد كن] لوط را كه چون به قوم خود گفت آيا ديده و دانسته مرتكب عمل ناشايست [لواط] مىشويد.
سوره انبیا آیه74 : و به لوط حكمت و دانش عطا كرديم و او را از آن شهرى كه [مردمش] كارهاى پليد [ج.ن.س.ى] مىكردند نجات داديم به راستى آنها گروه بد و منحرفى بودند.
توضيح كامل تر: http://mattati.blogspot.com/2007/02/blog-post_05.html
ویدا said
من والا در این باره زیاد اطلاعاتی ندارم اما فقط این نظر خودمه که می گم یه بیمار جنسی در هر حال بیماره . چه از لحاظ روانشناسی چه پزشکی چه اخلاقی چه دینی و چه اجتماعی . می شه با کنترل از شدت این بیماری کم کرد. ( وای خدای من .. من الان وارد یه بحث علمی پزشکی تخصصی شدم چه شود ! )
takpesar said
از یک طرف تعالیم دینی و از طرف دیگه ناتوانی یک دگرباش در علاقه و ارتباط با غیر نوع خودش آدم رو گیج میکنه..برای من این سوال پیش میاد آیا این یه جور عذاب از پیش تعیین شده برای این افراد هست؟ چون همه متوجه این موضوع شدن که همونطور که با روانشناسی نمیشه زن رو به مرد و مرد رو زن تبدیل کرد کار بیهوده ای بشه این افراد رو تغییر داد یعنی باید اونا رو هم پذیرفت و باهاشون زندگی کرد و اجازه زندگی داد پس قوانین و ممنوعیت دینی چی میشه؟ واقعا این بحث ممکنه جواب بده…من فکر میکنم افرادی که متفاوت با اکثریت خلق شدن غیر عادی و منحرف نیستن شاید به یه نوعی از بقیه خیلی بدشانس تر هستن..شاید خییی خیلی بدشانس تر هستن همونطور که اگه دنیا دست دگرباشان بود باقی بدشانس بودن….
بابک said
سلام جناب مزیدی
خوب هستین؟
مطالب اخیرتونو خوندم. خیلی کیفور شدم. مخصوصا از اون ترجمه ی 5 حقه ی کثیف. از اونجا بود که به دلیل گذاشتن مطالب دگرباش ها در وبلاگتون پی بردم! من هم یکی دوتا از این حقه های کثیف رو بلد بودم و لی تو اون مقاله خوب توضیح دادین می خوام استفاده کنم و ویزیتور وبلاگمو ببرم بالا. البته حالا 50 تا 60 تا تو هر روز دارم. راستی شما روزانه چقدر دارید؟ اینو می خوام بدونم. همیشه وبلاگتون تو ورد پرس یا اول یا دومه! آدم حسودیش می شه.
راستی یه چیز دیگه اگه شما منو لینک کنید مطمئنا نمی گم که از یه حقه ی کثیف استفاده کردید. بلکه خیلی هم خوشحالم می شم. من که شما رو لینکیده ام.
از این به بعد بیشتر میام وبلاگتون.
فعلا بای
majid said
salam be weblog man ham sarbezanid
علي جباري said
در قوم لوط هم جنس يازي شديدا رواج داشت و حتي به زور هم شده اين كار بايد صورت گرفت. در آن قوم اخلاق مرده بود. حالا فرض كنيم خدايي هم بوده و آن ها ( مخلوقاتش ) را سركوب كرده. آيا هم جنس بازان امروز به شيوه ي قوم لوط با ديگران برخورد مي كنند؟ رفتار آن ها به مانند قوم لوط است؟
جوامع امروزي را نمي شود با جامعه ي لوط مقايسه كرد. هم جنس بازي بيشتر به حيطه ي شخصي فرد مربوط مي شود. با سركوب آن ها دين و خدا راضي مي شوند ولي عقل بشريت نه.
وقتي پزشكي و علم آن ها را بيمار نمي داند، وقتي در بين نمايندگان مجالس اروپايي هم جنس باز ديده مي شود و … مي شود فهميد كه دين و خدا براي توضيح و تحليل شرايط امروزي شديدا ناتوان و بي سواد هستند.
majid said
momken link man ro to weblogtoon bezarid albate baad az inke negah kardin
falch said
بسيار خوشحالم كه جهت گيري اكثر دوستان مقرضانه نيست
lifeb4death said
از اسم بیماری روانی خوشم نمیآید.اختلال روانشناختی نیست. گرچه واقعن این موضوع مخالفینی دارد.
ولی اختلال نبودن این موضوع باعث شده. بعضی آنرا به عنوان انتخاب در نظر بگیرند. و این بخش جامعه را گناهکار بپندارند.
توی این چند پستی که شما گذاشتید یک حساسیت در مورد مخالفان مشخص بود وآن تبلیغ و گسترش همجنس خواهی است. اما باید توجه کرد تبلیغ قادر نیست گرایش جنسی کسی را تغییر دهد. گرایش جنسی به نظر من انتخابی پس از بلوغ نیست وحتی اگر دلایل ژنتیکی نداشته باشد مربوط به شکل گیری هویت جنسی در سنین پایین است.
ادیان ابراهیمی در این موضوع موضع مشترک و غلطی دارند. بقیه را نمیدانم
در کشور ما ترنسسکشوالیسم با فتوای خمینی با پیگیری و کوشش یکی از هموطنهای ترنسسکشوال. به عنوان اختلال شناخته میشود و قابل درمان است. البته با هزینههای گزاف
وظایف/حقوق جنسی « شرق بهشت said
[…] علي جباري Says: آگوست 18th, 2007 at 6:25 pm […]