Archive for اينترنت

999

اپديت: آدرس جدید وبلاگ :

http://mhmazidi2.wordpress.com

اين پست 999 است. بنظر مي‌رسد اين وبلاگ در بسياری از شهرها مسدود شده است. احساس دونده دو 100 متری را دارم كه در آخرين لحظه كه مي‌خواهد پايش را بر روی خط پايان بگذارد، تصويرش را pause زده باشند!! بهتر است از اين فرصتي كه عزيزان مخابراتی برايم ايجاد كرده‌اند استفاده كنم و مدتي را بر روی همين پست 999 بمانم.

فرصت خوبي است تا مدتي نامعلوم را به مطالعه بيشتر اختصاص دهم.وبلاگها را مرتب خواهم خواند و دنبال خواهم كرد.از عزيزان مخابرات كه اين وبلاگ را مسدود كرده‌اند متشكرم كه بهانه خوبي را برای استراحتی هرچند كوتاه در اختيارم گذاشتند.ديگر شبها مي‌توانم با خيال راحت بخوابم و نگران آماده كردن مطلب بعدي وبلاگم نباشم.

دسترسي به اين وبلاگ بسيار آسان است. در درجه اول توصيه مي‌كنم فيد ان را به فيدريدر خود اضافه كنيد: http://feeds.feedburner.com/mazidi . هر وقت هم تمايل داشتيد به خود وبلاگ مراجعه كنيد كافيست يك S ناقابل در ادرس وبلاگ بگذاريد: httpS://mhmazidi.wordpress.com/

خب پس فعلا بنده به يك غيبت صغری خواهم رفت با آرامش كامل. ممكن است اين غيبت يك روز طول بكشد يا يك ماه يا -از كجا معلوم- شايدهم يكسال! فعلا بهانه خوبي برای استراحت و مطالعه پيدا كرده‌ام.

پس تا پست 1000 !

Comments (87)

وب 2 در رادیو زمانه

امروز كه آمار وبلاگ را چك مي‌كردم متوجه شدم كه چند نفر از بازديدكنندگان وبلاگ، از راديو زمانه ريفر شده‌اند.اين عزيزان از صفحه مربوط به مصاحبه من با راديو زمانه نبودند، بلكه از صفحه اول  ريفر شده بودند. وقتي كه راديو زمانه را چك كردم ، متوجه شدم كه حدسم درست است.

اكنون اين وبلاگ در ليست وبلاگهایی است كه در زمانه ايندكس مي‌شود. از طرف خودم و  تمام خوانندگان دائمي اين وبلاگ، از مسئولين راديو زمانه تشكر مي‌كنم، تشكر براي اين كه اين افتخار را نصيب من و خوانندگان محترم اين وبلاگ كردند تا در جمع بزرگان وبلاگستان حضوری هرچند اندك داشته باشيم.اميدوارم اين وبلاگ لياقت قرار گرفتن در بين نامهای مطرح وبلاگستان فارسي را داشته باشد.

روال كاری من تغييری نخواهد كرد، اما بايد در نوشتن بيشتر دقت كرد، خوانندگان وزيني كه زين پس از زمانه بدين جا خواهند آمد ممكن است معيارهای سخت‌گيرانه‌تری نسبت به همراهان و دوستان هميشگي داشته باشند.خواهش من از همه ياران قديمي اين است كه از اين لحظه، اشتباهات اين وبلاگ را با دقت و وسواس بيشتری متذكر شوند.

همچنين به ياران قديمي اين وبلاگ تبريك مي‌گويم و از آنها نيز بينهايت متشكرم؛ چون كه با حمايت و حضورشان موجب ادامه فعاليت اين وبلاگ شده‌اند.

پيشگويي: از انجایی كه نويسنده وبلاگ «وب 2» دچار اسهال وبلاگی -آنهم از نوع تراكتوری آن – است، ممكن است قرار گرفتن تكراری و هر روزه عنوان اين وبلاگ در ليست، موجب كلافگي عزيزان در راديو زمانه شود. پيشاپيش از بيرون انداختن ناگزير خودم از راديو زمانه اعلام رضايت مي‌كنم 🙂

پ.ن: كساني كه وبلاگ « وب 2» را دوست دارند، محبت خود را مي‌توانند به راههای گوناگون ابراز كنند. جذابترين راه براي نويسنده اين وبلاگ، بي‌ترديد اين راه است:

اضافه كردن فيد وبلاگ  http://feeds.feedburner.com/mazidi به فيدريدرتان.

بينهايت سپاسگذارم.

Comments (9)

جنجال تازه بالاترين

يك وبلاگ‌نويس پستي در مورد وبلاگ‌نويس ديگری مي‌نويسد. در اين مطلب او نكات مختلف و متعددي را ياد آور مي‌شود كه بعضي درست و بعضي  نادرست مي‌نمايند. در اين وسط رسانه‌ای قرار مي‌گيرد به نام بالاترين؛ رسانه‌ای كه بار ديگر ثابت مي‌كند سرسری خواني و عجولانه قضاوت كردن جزء خصايص ثابت كاربران آن -بخصوص كاربران بيشتر شناخته شده ان است. اجازه دهيد اول به دو طرف ماجرای اصلي بپردازيم:

ادامهٔ مطلب »

Comments (15)

شكاف اجتماعی يا پاتولوژی جنسی؟

نويسنده وبلاگ دبش در آخرين نوشته خود به يكی ديگر از معضلات اجتماعي اشاره مي‌كند. او در مورد پديده ويديوهای شخصي پورنوگرافيك و گسترش ان در سطح اجتماع هشدار مي‌دهد.هشداری بجا كه سعي مي‌كنم اينجا اين مشكل را از زاويه ديد پزشكي بررسي كنم. ايشان در پايان نوشته خود اين سوال را مطرح مي‌كنند:

من از دیدن چنین شکاف ها و تضادهایی در جامعه ایران به خودم می‌لرزم. شما چطور؟

دوست خوبم.من نيز مي‌لرزم.اما لرز من – به دليل شغل و حرفه‌ام- بيش از ان كه ناشي از ايجاد شكاف و تضاد در سطح جامعه ايران باشد، ناشي از طيف وسيع اختلالات ثكثي از ديد پزشكي است كه در اين قبيل ويديوها رويت مي‌شود.

چند ماه قبل در كامنتهای وبلاگ دوستي بدين موضوع اشاره‌ای گذرا كردم. بنظرم اينترنت و موبايل اكنون اگرچه با پخش چنين چيزهايي منجر به گسترش اين موضوعات مي‌شوند – كه طبعا مطلوب جامعه ما نيست؛ اما مي‌توان ادعا كرد برای اولين بار كساني كه در مورد  پاتولوژیهای اجتماعی و روانی و پزشكي تحقيق مي‌كنند مي‌توانند به منابع دست اولي دسترسي داشته باشند. متاسفانه ميزان اطلاعات ما – حتي كساني كه در حيطه‌های تخصصي مرتبط، فعالند- از زندگی خصوصي ايراني‌ها بسيار اندك است.

هرچند اين ويديوها هرگز نمي‌تواند بيانگر تمام لحظات خصوصي ايرانيان باشد، اما در همين تعداد پراكنده و اندك چيزی كه مشاهده نمي‌شود، رفتار درست و اصولي در جريان فعاليتهاي ثكثي افراد است.اين تنها محدود به روابط دختران و پسران نمي‌شود؛ بلكه حتي روابط زن با شوهر نيز بسيار پاتولوژيك است. بجای ان كه بتوان به اين رفتارها عشقبازی يا حداقل زناشويي گفت، بيشتر مي‌توان آنها را «تجاوز» يا در بهترين حالت يك رفتار مكانيكي – آن‌هم كاملا غلط- نامگذاری كرد.

شايد ويديوهاي محدودي كه من ديدم چنين شاخصه‌هايي داشته باشد. اما به نظرم اين كاملا با واقعيات بيروني اجتماع ما همخوان است. اگر اشتباه نكنم همين چند روز اخير بود كه مسئولي گزارش كرد كه درصد بالايي از علل طلاق به دليل مشكلات جنسي زوجين است.

ساده بگويم: بنظرم دولت راحت مي‌تواند با كمي ارعاب و ترديد، جلوی گسترش چنين چيزهايي را بگيرد. حتي بعيد نيست اگر در اين راه چند نفر را هم دار بزنند تا عبرتي برای سايرين شود. با اين كار مطمئنا پخش ويديهاي انچناني ممكن است محدود و سركوب شود، اما آنهمه پاتولوژی را كه در رفتارهای ثكثي ايرانيان است ، چگونه مداوا خواهيم كرد؟

آيا مي‌توان راه‌حلي پيدا كرد جهت آموزش صحيح و  اصولی رفتارهای ثكثي در بين جمعيت عمدتا جوان ايراني ؟ اجازه دهيد اينجا خوش‌بين نباشم!

آقای فرجامي. بسياری هستند كه مي‌توانند با بيان نظريات روشنگر خود- چه در سطح دانشگاهها و چه در مطبوعات و… – آگاهی‌ها را در اين زمينه افزايش دهند.اما متاسفانه ثكث يكي از بزرگترين تابوها در اين سرزمين است. حتي نوشتن همين چند خط نيز مي‌تواند برای بسياری مشكل ساز باشد.برای نمونه به كامنتهای همين مطلب نگاهي بياندازيد و واكنشها را بسنجيد. بنظر شما آيا كسي پيدا مي‌شود در چنين جوي برای افزايش آگاهي‌ها خطر كند؟؟

Comments (12)

كمك كنید

اپديت شد: اين مسئله فعلا معلق مانده از طرف استاد ايشان.لينك متن خراب است.

روز گذشته ايميلي داشتم از يك خانوم كه خودشان را چنين معرفي كرده‌اند:

غزل حاجي‌زاده- دانشجوی فوق ليسانس در امريكا كه پايان نامه خود را در مورد «ارتباطات در ايران» برداشته‌اند. به همين دليل يك پرسش‌نامه اينترنتی تنظيم كرده‌اند و درخواست كرده‌اند از ايرانيان داخل كشور كه اگر دوست دارند در پر كردن اين پرسش‌نامه به ايشان كمك كنند.

بنظرم شركت در اين حركت تنها كمك به يك دانشجوی ايرانی نيست؛ بلكه آنها كه هميشه به تمدن چند صد هزار ساله پارسي افتخار مي‌كنند بهتر است در اين قبيل حركتها شركت كنند تا دنياي امروز ديد شفاف‌تری از وضعيت امروز ايران داشته باشد.

لطفا به لينك زير مراجعه كنيد و پرسش‌نامه مربوطه را پركنيد. همچنين همينجا از خانوم حاجي زاده خواهش مي‌كنم اگر ممكن است برای خوانندگان اين وبلاگ :

1- راه تماسي با خودشان ارائه كنند.

2- قول بدهند نتيجه كار را به صورتی به اطلاع خوانندگان برسانند. ما هم مشتاقيم بدانيم وضعيت ارتباطات در كشورمان چگونه است.

http://www.questionpro.com/akira/TakeSurvey?id=826219

 

پ.ن: همانگونه كه دوستان در كامنتها توضيح دادند فعلا اين پرسشنامه در دسترس نيست.من شخصا ديروز شركت كرده بودم.اما امروز ان را قبل از نوشتن مطلب دوباره تست نكردم.اكنون كه دوباره برای تست رفتم پاسخ مي‌دهد كه پرسش‌نامه برداشته شده.مشكل را با خانوم حاجي زاده در ميان گذاشتم و از ايشان خواستم تا در اولين فرصت موضوع را براي شما خوانندگان عزيز توضيح دهند. از مشكل پيش آمده صميمانه پوزش مي‌خواهم.

Comments (10)

تكنولوژیهای وب

لطفا يك خانوم/آقای مهندس شيرپاك خورده پيدا شود! برای چه كاری؟ يك وبلاگ بزند و در آن در مورد تكنولوژیهای جديد وب اندكی – فقط اندكی – تخصصي‌تر مطلب بنويسد.بخدا گناه نمي‌كند! هرچقدر هم گناه داشت همه‌اش به پای من!

مي‌دانم! مي‌دانم! تاكنون هزاران هزار سايت ريزو درشت ايجاد شده با عنوان آموزش چي و چي و چي! اما من چيز ديگری مي‌خواهم. يك وبلاگ ساده، بدون نياز به آموزشهای تخصصي آنچنانی، تنها ذكر نمونه‌هایی جذاب از كاربردهای تكنولوژيهای تازه وب، همچنين توضيحاتي ساده در مورد : ايجكس ، جاوااسكريپت ، jquery – prototype – css – rails و … تنها با هدف آشنایی مقدماتی نيروهای جوان و تازه وب ما با تحولات روز .ذكر نمونه‌هایی از كاربرد هركدام از آنها در وبلاگها/وبسايتهای فارسي (اگر بود!). آيا بازهم لازم است توضيح دهم؟ چيزی مثل مجله اسمشينگ . لازم هم نيست اسم آنرا بگذاريم ajaxian ايران.

فايده مادی نخواهد داشت.اما مطمئنا در درجه اول خودتان چيزهاي زيادی فراخواهيد گرفت. آهای خانوم مهندسی كه همش گير مي‌دي به آمپول‌زنهای وبلاگستان( :دی) شما دست بالا بزن!

Comments (4)

نظرخواهی

مدتی قبل بحثی در وبلاگستان شروع شد كه هنوز هم ادامه دارد : قضيه ايميل ياهو. تعداد زيادی از كاربران ايرانی اعتقاد داشتند كه اين عمل ياهو به نوعي توهين بوده و بايد با آن برخورد كنند.در راس اقدامات سايتي راه‌اندازی شد و سعي گرديد كه از مكانيسم بمب گوگلي جهت اطلاع رساني استفاده شود.فارغ از اينكه چنين كاری از نظر تكنيكي ممكن است يا خير و همچنين فارغ از اين كه اين روش خوب است يا بد، شخصا برای اين عزيزان آرزو مي‌كنم كه در راهی كه انتخاب كرده‌اند موفق باشند؛ هرچند در اين رخداد شركت نكردم.

اكنون اگر اجازه دهيد يك نظرخواهی ساده و عمومي انجام دهيم. در اين نظرخواهي فقط و فقط  عزيزانی شركت كنند كه اگر وبلاگ‌نويس‌اند:به آن سايت لينك داده باشند ؛ و اگر وبلاگ‌نويس نيستند با اين روش ابراز مخالفت، موافق بوده‌اند.

حالا نظرخواهی :  همانگونه كه مي‌دانيد مدتي است كه شركت ياهو نسخه جديد (9)مسنجر خود را ارائه كرده است(اگرچه هنوز در مرحله بتاست). حالا سوال نظرخواهی اين است:

 

– آيا شما در آينده از مسنجر 9 ياهو استفاده خواهيد كرد؟ چرا؟

 

پس جواب دو نوع است: «بله- زيرا… »            «خير- زيرا….»

لطفا نظرات خود را درج فرماييد.

Comments (25)

بمب گوگلی

اتفاقی مي‌افتد.احساس مي‌كنيم كه بايد در برابر آن واكنش نشان دهيم.با تمام قوا سعي مي‌كنيم كه واكنش ما شتاب‌زده و از روی عصبانيت و احساسات سطحی نباشد. اما آيا اين كافی است؟ بنظرم خير!

ببينيد! هدف از اعتراض چيست؟ آيا تنها مي‌خواهيم خشم خود را بيان كنيم؟ يا به دنبال آن هستيم كه شخص‌(يا اشخاصي) كه مسبب آن رفتار اشتباه بودند، متوجه اشتباه خود شوند و سعي در تصحيح خطای خود كنند؟ اگر مورد اول مطرح است، پس بحث همين‌جا تمام است.اما اگر به مورد دوم اهميت مي‌دهيم انگاه بايد اندكي درايت به خرج دهيم.

مي‌دانم گستاخي بزرگی است  در جايي كه اينهمه دانش‌‌آموخته «ارتباطات و خبرنگاری و…» وجود دارد من سعي كنم از تئوريهای آنها استفاده كنم.اما سواد نصفه نيمه من، به من مي‌گويد در ساختارشناسي يك ارتباط هنگام ارسال يك «پيام» بايد به جوانب زيادی دقت كرد: فرستنده، گيرنده، خود پيام، بستر پيام  و… . در هنگام فرستادن يك پيام اگر به دنبال تاثير يك پيام در مخاطب فرضي هستيم بايد همه اين جوانب را دقت كنيم.يكي از مهمترين نكات -كه قبلا هم بارها بر آن تاكيد كردم، بخصوص در ماجرای اعتراض به فيلم 300 – اين است كه بايد مخاطب‌شناسي دقيق داشته باشيم: اين كه مخاطب فرضي كيست؟ روش تاثير در او چگونه است؟ چگونه مي‌توان به بهترين نحو به او دسترسي داشت؟ و ….

اخيرا به دنبال اتفاقي، سعي شده است يك بمب گوگلی جديد ايجاد شود.در مورد نيت اين عزيزان هيچ شكي ندارم كه سعي در حمايت از وجهه كشورمان دارند.اما در مورد وسيله ‌ای كه بكار مي‌برند با آنها موافق نيستم.اينجا علت اختلاف ، تنها اين جملات نيست كه «به جای ايجاد بمب گوگلی و نمايش شخصيت مخرب و خشن از خودمان در پي سازندگي باشيم» بلكه مي‌خواهم بگويم اين روش از پايه و اساس دچار مشكل تكنيكي است!!

1- حدس من اين است كه بسياری از عزيزان در حيطه‌های اجتماعی، سياسي و بخصوص خبرنگاران عزيز، اخبار آی‌تی را با دقت دنبال نمي‌كنند.چون در چند ماه قبل در اخبار آی‌تی آمده بود كه گوگل الگوريتمهای سايت خود را به گونه‌ای تغيير داده تا پديده «بمب‌های گوگلی» را خنثي كند.اين كه الگوريتمهای گوگل چقدر موثر باشند نمي‌دانم؛ اما همين‌قدر مي‌دانم كه ديگر تاثير  بمب گوگلی از نظر تكنيكي زير سوال است.

2-  باور بفرماييد كمتر كسي پيدا مي‌شود مثلا ايميل ياهو  را در سايت گوگل جستجو كند! حتي اگر اين بمب گوگلی اثر هم كند وقتي كسي آن را در گوگل سرچ نمي‌كند چه فايده‌ای خواهد داشت؟

3- حالا پيشنهاد چيست؟ ساده است: اول از همه مشخص كنيد مخاطب فرضي شما كيست؟ آيا مسئولين ياهو هستند؟ برای ارتباط و فشار بر روی آنها مي‌توان از روش مستقيم يا غيرمستقيم استفاده كرد.روش مستقيم( و سنتي و البته كمتر موثر) اين است كه ايميلي به آنها زده شود. امروزه  از روشهای غيرمستقيم (مدرن و البته با تاثير بيشتر) استفاده مي‌شود.چيزی كه شما بايد بهتر از من آن را بشناسيد: افكار عمومي. اين افكار عمومي (طبعا افكار عمومي غرب) در كجا شكل مي‌گيرد؟ تلويزيون، روزنامه، راديو ، ماهواره، اينترنت و …فعلا تنها به اينترنت مي‌پردازيم.در اينترنت كجاها هستند كه مي‌توانند فشار افكار عمومي مناسب ايجاد كنند؟

پاسخ يك كلمه است: شبكه‌های اجتماعی. اجازه دهيد بار ديگر اظهار تاسف كنم كه عزيزان خبرنگار و بطور كلي مطبوعاتي ما هنوز به «شبكه‌های اجتماعی»  چندان وقعي نمي‌دهند.در صورتی كه شبكه‌های اجتماعی امروز قوي‌ترين پتانسيل لازمه برای تاثير بر مخاطب مشخص را دارند.اين شبكه‌ها تنها محدود به ماي‌اسپيس يا فيس‌بوك نيستند؛ از يوتيوب، فليكر بگيريد تا اوركات و… در كل هرجایی كه تحت عنوان سايت «به اشتراك‌گذاری فلان» مشهور شده است.

طبعا در حال حاضر داغ‌ترين و موثرترين شبكه‌اجتماعی برای تاثيرگذاری بر مخاطب «فيس بوك» است. جايي كه بعيد مي‌دانم تا مدتها از پتانسيلهای فراوان آن استفاده كنيم!!

آيا تنها همين يك راه وجود دارد؟ خير. يك شطرنج‌باز هوشمند هيچگاه از يك تكنيك بصورت دائمي استفاده نمي‌كند كه اگر اين كار را كرد ديگر هوشمند نيست.

شما چه راهكارهایی – با توجه به واقعيتهای روز  ِ وب – پيشنهاد مي‌كنيد؟؟

Comments (30)

حلقه دوستان

اگر نوشته‌های اوليه اين وبلاگ يادتان باشد ؛ نويسنده اين سطور از مبحث «ترك اعتياد» مي‌نوشت.به دليل شغل و علاقه شخصي  مدت 2-3 سالي در يكي از مراكز ترك اعتياد كار كردم.احتمالا آن نوشته‌ها را باری ديگر منتشر خواهم كرد.اما اكنون مي‌خواهم به يكي از مهمترين اصول در تمامی روشهای «ترك اعتياد» اشاره كنم.

در پديده اعتياد و همچنين درمانهای ترك اعتياد تقريبا پايه‌ای ترين و اساسي‌ترين مفهوم چيزی است كه به آن «حلقه دوستان» گفته مي‌شود.كلمه علمی «حلقه دوستان» معادل عوامانه نيز دارد: «رفيق ناباب». بنظر جوك مي‌رسد اما در پس اين جوك حقيقت تلخي نهفته است.

يكي از اساس‌ترين مشكلات در پديده اعتياد حلقه دوستان است.در تمامی روشهاي درمانی برای ترك اعتياد اساسی‌ترين جزء، كار بر روی «حلقه دوستان» است.شايد بتوان گفت اولين و آخرين خواسته پزشك از مراجعه‌كننده خود اين باشد كه حلقه دوستان خود را بشكند. تنها پس از اين مرحله است كه شما مي‌توانيد درمانهای دارویی و روانشناختي موثری برای درمان داشته باشيد.

تقريبا در بهترين مراكز درمانی حدود 70-80 درصد موارد شكست درمانی داريم.تقريبا همه موارد به نوعی مرتبط با «حلقه دوستان» است.به همين دليل است كه منابع پزشكي مي‌گويند تا وقتي شما نتوانيد آن حلقه را بشكنيد عملا هيچ درمانی برای بيمار خود انجام نداده‌ايد.

«حلقه دوستان» بنيادی‌ترين مفهومي بود كه  از «ترك اعتياد» به دنياي مجازیم وارد شد.همانگونه كه شما وقتي مي‌خواهيد يك شخص را ترك اعتياد بدهيد لازم است حلقه دوستان او را بشكنيد، برای معتاد كردن ديگران لازم است يك حلقه دوستان تشكيل دهيد.

نتيجه: اگر مي‌خواهيد در وب فعاليتي را سريع گسترش دهيد از مفهوم «حلقه دوستان» استفاده كنيد.مثلا اگر مي‌خواهيد وردپرس يا توييتر يا فيس بوك يا … را تبليغ كنيد، اول از همه يك حلقه دوستان ايجاد كنيد.از آن طرف اگر مي‌خواهيد يك فعاليتي را متوقف كنيد؛ در آن فعاليت، حلقه دوستان را بشكنيد. مثلا اكنون مي‌خواهيم وبلاگستان فارسي را از شر اعتياد به بلاگرولينگ نجات دهيم. اولين كار اين است كه حلقه دوستان بلاگرولينگي شكسته شود.در درجه اول تنها كافی است بر روی چند نفر از معتادان قهار بلاگرولينگ كار شود.ترك دادن اين مهره‌های گنده، كل آن حلقه را مي‌شكند و آنگاه آن اجزاء پراكنده را راحت مي‌توان ترك داد.اما تا وقتي اين حلقه به كار خود ادامه دهد هر درمانی ناپايدار خواهد بود.[ هيچ وقت فراموش نكنيد: شكستن حلقه دوستان كار هر كسي نيست و به اساني حاصل نمي‌شود]

نكته: اين به نوعی همان مفهوم sharing است كه وب جديد بر روی ان تاكيد مي‌كند.چيزی كه نوابغ دنياي آی‌تی در قرن 21 به آن رسيدند، مدلی است كه نوابغ دنياي اعتياد سالهاست آن را ناخودآگاه بكار مي‌گيرند.

درود بر تمام معتادان!

Comments (6)

رایانه خبر

مدتی قبل از طريق همين وبلاگ با عزيزی آشنا شدم به اسم «پيام طراوتی».او در معرفی خود گفت  كه در مجله رايانه خبر دبير بخش نرم‌افزار و اينترنت است.نظر من را در مورد مجله‌شان پرسيد.حقيقت آن است كه بجز هفته‌نامه عصر ارتباط، مدتهاست كه تماسم با مجلات كاغذی آی‌تی قطع شده است.مدتی گذشت و شماره شهريور مجله را بر  روی پيشخوان ديدم.به احترام دوستي با پيام آن را خريدم و وقتي در فهرست نام دكتر مجيدي عزيز را ديدم از خريدن مجله خوشحال شدم.همان زمان مطلبي برای وبلاگم نوشتم و در آن نظرم را نسبت به اين مجله بيان كردم.اما مشكلاتی كه برای كامپيوترم پيش آمد، موجب پاك شدن آن مطلب از هارد كامپيوتر و حافظه من شد.اكنون كه شماره مهرماه اين مجله را باری ديگر به احترام دكتر مجيدي عزيز خريدم، دوست دارم آن مطلب را بازنويسي كنم.

رايانه خبر پتانسيل خوبي برای رشد دارد.مي‌تواند به صورت انفجاری محبوب شود؛ اگر چند نكته را بررسي و در صورت صلاحديد اعمال تغيير كند:

1- تمام شركتهای بزرگ آی‌تی‌ هرگاه احساس كردند در مسيری اشتباه رفته‌اند، سريعا مسير خود را تصحيح كردند.تغييرات و تصحيحات جزء ذات آی‌تی است.بنظرم اولين ماهنامه تمام رنگی تخصصي كامپيوتری يك ويژگي برجسته نيست كه بخواهيم بر آن اصرار داشته باشيم.مي‌توان اولين ماهنامه تمام كاهی را بيرون داد اما برايش خوانندگان بيشماری ايجاد كرد.بنظرم بهترين مدل چاپ برای مجلات آی‌تی كشورمان همان است كه مجلاتی مثل «شبكه» ، «بزرگراه رايانه» و امثالهم دنبال مي‌كنند.جلد: رنگی-ضخيم؛ صفحات: سفيد-كاغذی؛ تبليغات: گلاسه . اين مدل بسيار زيباتر و دل‌نشين‌تر از اين است كه تمام صفحات ار اول تا آخر گلاسه باشد.دقيقا نمي‌دانم اين تغيير چه تاثيری بر قيمت مجله خواهد گذاشت! اما احتمال دارد هزينه نامعقول مجله را كاهش دهد.

2- مشخص كردن و برجست كردن بخش‌های مختلف مجله موضوع مهمي است كه تنها نبايد به استفاده از رنگهایی متفاوت در لبه صفحات محدود شود.مي‌تواند همچون ساير مجلات -بازهم اينجا به شبكه اشاره مي‌كنم- تمام صفحات نمای ظاهری يكساني داشته باشد اما هر بخش با يك صفحه كامل از بقيه بخش‌ها مجزا شود.

3- بخش اينترنت آن بايد جدي گرفته شود.حقيقت اين است كه دكتر مجيدي تنها يك شخص نيست.او يك سمبل است.در صورتی كه از اين سمبل به خوبي استفاده شود مي‌تواند خوانندگان بسياری برای رايانه خبر به دنبال داشته باشد.فرامش نكنيد او چند هزار خواننده ثابت از طريق فيدبرنر دارد.همچنين وبلاگ‌نويساني چون من و عصرونه و …. نيز ارادت خاصي به ايشان داريم. هركدام از ما نيز خوانندگان ثابتي برای وبلاگهايمان داريم.خوانندگان ما به انتخابهای ما احترام مي گذارند-حتي اگر با ان موافق نباشند. پس استفاده صحيح از پتاسيلي چون دكتر مجيدي به نوعی مي‌تواند سيلي از مشتاقان بي‌واسطه و با واسطه ايشان را برايتان به دنبال داشته باشد.

4- از قديم گفته‌اند فرض محال كه محال نيست!! اكنون طرح روی جلد مجله بسيار شلوغ است.بياييد فرض كنيم در قسمت طراحی-تبليغات مجله و بخصوص طرح روی جلد ان از عزيز نازنيني چون «آقای اولد فشن» استفاده شود!  آنهمه علاقه‌مندان دوآتشه اولدفشن را كه به حساب نياوريد- كه خودم هم جزیی از اين دسته هستم- تنها ذوق بي‌پايان او مي‌تواند يك مجله را با يك طرح روی جلد به فروش آنچنانی برساند.البته افتخار همكاری با اولدفشن گوهری نيست كه به اين آساني قابل دسترسي باشد.به همين دليل گفتم فرض محال!

5- بخش اوپن سورس: تفكر اوپن سورس اگرچه هم‌اكنون طرفداران كمي نسبت به كاربران غيره دارد، اما اوپن سورسي‌ها يك خصلت ويژه دارند.آنها تعصب خاصي روی اين ويژگي خود دارند و از هر حركتی در مورد اوپن سورس حمايت مي‌كنند.رايانه خبر مي‌تواند با احترام ويژه به اين قسمت از كاربران؛ تعداد فراوانی خواننده و هوادار سرسخت برای خود بدست آورد.زيركی خاصي كه با همكاری تازه رايانه خبر در اين دو شماره اخير با بچه‌های تيم اوبونتو ايران شروع شده است.اميدوارم رايانه خبر به اهميت داشتن خوانندگان وفادار اوپن سورسي خود واقف باشد و زين پس بخش اوپن سورس آن ( و با تاكييد فراوان بر روی اوبونتو بدليل ساده بودن و جهانی شدن اخير آن) با قدرت به رشد خود ادامه دهد.

رايانه خبر مي‌تواند به سوددهی بالای خود در آينده اميدوار باشد؛ اگر بتواند به خوبي رضايت كاربران اينترنتی ايرانی را جلب كند.اميدوارم دوستان ما در رايانه خبر اين نوشته را برمن ببخشايند.

Comments (2)

Older Posts »